یکی از خیابانهای شلوغ و رنگارنگ بانکوک - عکس: حمید سلطانآبادیان
نمایی از بلندای معبد وات آرون - بانکوک - عکس: حمید سلطانآبادیان
در نزدیکی معبد وات آرون - بانکوک - عکس: محمد ادیبی
تندیس طلایی بودای خفته - بانکوک - عکس: حمید سلطانآبادیان
اجرای مراسم مذهبی در یکی از معابد بودایی - بانکوک - عکس: حمید سلطانآبادیان
نمایی از مجتمع تجاری ترمینال ۲۱ - عکس: حمید سلطانآبادیان
تندیسی از یک صوفی در حال رقص سماع در یکی از طبقات مجتمع تجاری ترمینال ۲۱ - عکس: حمید سلطانآبادیان
حمید در کنار تندیس پلیس انگلیسی در طبقهی لندن - مجتمع تجاری ترمینال ۲۱ - عکس: فرید دولتآبادی
در یکی از طبقات مجتمع تجاری ترمینال ۲۱ - بانکوک - عکس: علیرضا
در واحد آپارتمانی علیرضا (دانشجوی ایرانی مقیم بانکوک ) - طبقه شانزدهم - بانکوک - عکس: حمید سلطانآبادیان
ورودی منطقه ی چاینا تاون یا محله ی چینیها در بانکوک - عکس: حمید سلطانآبادیان
نمایی از رزگاردن در نزدیک بانکوک - عکس: حمید سلطانآبادیان
بخشی از رزگاردن در نزدیکی بانکوک - عکس : حمید سلطانآبادیان
نمایی از شهر بانکوک از تراس خانهی علیرضا - عکس: حمید سلطانآبادیان
اژدهای کومودو - پارکی در مرکز بانکوک - عکس: حمید سلطانآبادیان
همراه با چند دوچرخهسوار پیشکسوت تایلندی - پارکی در مرکز بانکوک - عکس: حمید سلطانآبادیان
گاری حامل گوشتهای به سیخ کشیده شده در زیر آفتاب و در هجوم مگس و زنبور - بانکوک - عکس : حمید سلطانآبادیان
واحد آپارتمانی علیرضا بعد از استقرار گروه در آن - بانکوک - عکس: حمید سلطانآبادیان
در خیابانهای بانکوک به دنیال جایی برای اقامت و استراحت
موتورهای سهچرخه (توک توک) در بانکوک که برای حمل و نقل مسافرین مورد استفاده قرار میگیرد
اولین صبحانه در بانکوک - یک غذای بیمزه که هیچ ادویهای در آن استفاده نشده
میدان فیلها در بانکوک
انواع کبابهای چوبی در مدلهای مختلف با ظاهری جالب اما طعمهایی که اصلا با مذاق ما جور در نمیآید
کباب ظاهرا ران مرغ یا اردک که با وجود پخته شدن روی این منقل کاملا خام به ما تحویل داده میشود!
ورودی یکی از معابد بوداییهای در بانکوک - تایلند
تندیسهای طلایی بودا در معبد واتآرون - بانکوک
محوطهی معبد واتآرون در بانکوک - تایلند
یکی دیگر از گاریهای فروش کبابهای چوبی که هیچکدامش توصیه نمیشود !
مکانی که لقمان (نگهبان شرکت) برای چادر زدن در اختیارمان قرار میدهد - بین دو درخت نارگیل
حمید همراه با جمعی از بچههای یکی از روستاهای بنگلادش
شب را در یکی از روستاهای مسیر میمانیم و کلی تماشاگر ما را در حین چادر زدن و پخت غذا نظاره میکنند - بنگلادش
در ساحل چیتاگونگ با خانوادهی مهربان و خونگرم دیدار حسین آشنا میشویم
محمد و حمید در ساحل چیتاگونگ - اقیانوس هند - بنگلادش
در خانهی دیدار حسین مهربان و خانوادهی دوستداشتنیاش که یک شب میزبان گروه میشوند - بنگلادش
دیدار حسین روی تیشرت گروه یادگاری مینویسد